معادیخواه: کدام دادگاه میتواند حکم دهد که چه گروهی اول بار در همدلی اوایل انقلاب رخنه کرد؟/ شعار قاطعیت و اعدام انقلابی هرگز نگذاشت قانون شورای انقلاب درباره محاکمههای اوایل انقلاب اجرا شود
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، حجتالاسلام عبدالمجید معایخواه وزیر ارشاد دولت مهندس موسوی در نشست «انقلاب فرهنگی؛ چرایی و چگونگی» که عصر روز گذشته ـ چهارشنبه ـ به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، بحث خود را با تأکید بر ضرورت و در عین حال دشواری بازسازی وقایع تاریخی برای مطالعه علمی آنها از حیث روششناختی آغاز کرد و گفت: حتی جایی که نسبت به یک قضیه مثل داستان انقلاب فرهنگی اطلاعات داریم، باید به مؤلفههای تأثیرگذار بر آن مثل جهاد سازندگی اشاره کنیم. بحث جهاد سازندگی امروز قطعا کمرنگ شده است، یعنی حال و هوایی که در آن بخشی از نیروها شیفته انقلاب بودند و در روستا یا شهری فعالیت میکردند. مثلا در کردستان یک آقا و خانم را میشناختم که چیزی نمانده بود مدرک پزشکیشان را بگیرند، اما به دلیل عشق و علاقه به انقلاب و کمک به مردم درسشان را رها کرده بودند و به مردم کمک میکردند.
معادیخواه با فراگیر خواندن فضای آرمانی روزهای اول انقلاب گفت: حال و هوای آن زمان را به دشواری میتوان ترسیم کرد، حتی خودم که در آن زمان حضور داشتم، بسیار سخت میتوانم دوباره آن فضا را بازسازی کنم. در تمام کشور جوانان همین حال و هوا را داشتند. اما در ادامه نوعی صف بندی غمانگیز رخ داد که باز باید در بازسازی گذشته در نظر گرفته شود. یعنی بحث این نیست که چه کسی مقصر است، اما در هر صورت انقلاب پیروز شده بود و واقعیتهایی انکار ناپذیر بود، یکی از این واقعیتها این بود که یک شخصیت یعنی امام (ره) توانسته بود محور وفاق باشد. اگر این واقعیت را نتوانیم به یاد آوریم، بحث کردن از مسائل دیگر ممکن نیست. ممکن است هر کس هر نگاهی به امام داشته باشد، اما به هر حال این موقعیت در تاریخ ایران برای او به وجود آمد که همه قشرهای جامعه به استثنای یک گروه اقلیت یعنی گروه رجوی در رهبری او وفاق داشتند. افرادی که به این گروه اقلیت تعلق دارند، نمیتوانند این واقعیت را ببینند. در حالی برای مردم ایران یک همدلی و اتحادی در برههای از تاریخ ایران پدید آمد و محور این همدلی شخصیتی بنام امام خمینی(ره) است.
چه کسی میتواند مقصر را تعیین کند؟
معادیخواه در ادامه با تأکید دوباره بر آسمان آبی تاریخ کوتاهمدت در ایام انقلاب و دشواری بازسازی آن گفت: کدام دادگاه میتواند قضاوت کند که چه کسی مقصر است که این فضا خراب شد؟ یکی بحث کسانی است که اولین رخنه را به این فضا وارد کردند و برای اولین بار آنچه برای جامعه به عنوان یک فضای همدلی پدید آمده بود را شکستند. هیچ گروهی نمیتواند، بگوید در این مرحله در برهم خوردن آن موثر نبودم. تلخیاش با همین باور میشود کاسته شود که انسان بپذیرد تجربهها میتوانند مانع از تکرار شوند. اگر سعی کنیم آن فضا را بشناسیم و پردازش کنیم، زیرا به هر حال روزی جامعه ما به فضایی رسید که بعد از آن هم سابقه ندارد. البته در انتخابات ٧٦ تا حدودی و دست کم برای بخشی از جامعه تا حدودی آن حالت پدید آمد. اما به هر حال این سرمایه بزرگ تاریخی از ملت ما گرفته شد و همه کسانی که در از دست دادن آن نقش داشتند باید پاسخگو باشند.
بخش دیگری از این نشست به تحولات دانشگاه بعد از انقلاب فرهنگی اختصاص داشت. عبدالمجید معادیخواه در پاسخ به این پرسش که ارزیابیاش از این اقدامات چیست، گفت: در اینکه روش کار غلط بود شکی نیست. به هیچوجه ساز وکار مناسبی برای آن تحول مطلوبی که انقلاب خوانده میشد، وجود نداشت و کادری هم برای این کار تدارک دیده نشد و یک موقعیت قوزبالاقوزی وجود داشت که هم طبیعی و هم غیرطبیعی بود.
وی برای تشریح این وضعیت خاطرهای از روز ٢٢ بهمن ١٣٥٧ در مدرسه علوی بیان کرد و گفت: در این روز دو حادثه همزمان رخ داد. یکی مانوری بود که از سوی چریکهای فدایی خلق برای نشان دادن طرفدارانشان به امام صورت گرفت و دیگری این بود که گروهی از نیروهای انقلابیشمار زیادی از نیروهای گارد را اسیر کرده بودند و با دست بند خدمت امام آورده بودند. امام وقتی قضیه دست بند را متوجه شد، بهشدت با آن مخالفت کرد و گفت دست بندها را باز کنید. شهید مهدی عراقی که مسئول این کار بود، در ابتدا چندان جدی نگرفت، اما امام دست کم ١٠ بار پیگیری کرد که دست اینها را باید باز کنید.
معادیخواه با تاکید بر اینکه حال و هوای آن زمان را نمیتوانیم به نمایش بگذاریم، گفت: تجربه من میگوید این فاجعه را به جامعه ایران تحمیل کردند. اگر سری به آرشیوهای مطبوعات آن زمان بزنید، میبینید که برای نخستین بار خشونتی که رخ داد، همه قلمداران کشور برایش کف زدند. همه شعار قاطعیت و انقلابی عمل کردن میدادند. یکی از ایشان شهید مهدی عراقی بود. البته ایشان تقصیری نداشت اما قبل از انقلاب که در زندان بود با اعضای گروه مجاهدین خلق (منافقین) دوست شده بود و تصور داشت که اگر این گروه انقلاب را بپذیرند، همه مشکلات حل میشود و این گروه نیز تشنه خون است و اگر این کار را نکند، از دست میرود و اگر اینها (منافقین) از دست بروند، انقلاب از دست میرود. اما اینکه چرا این گروه میخواستند انقلاب را به خشونت بکشانند یا چرا چنین تصوری در شهید عراقی از نقش اینها پدید آمده بود، بحث دیگری است. اما در یک مطلب همه شورای انقلاب توافق داشتند و آن این بود که اگر قرار است کسی محاکمه شود، باید محاکمه قانونی شود و شرایط محاکمه قانونی باید فراهم شود. قانونی که آن زمان هرگز عملی نشد. در آن قانون به متهم اجازه ١٥ ساعت زمان برای دفاع میدادند. آنچه نگذاشت این قانون عملی شود شعار قاطعیت و اعدام انقلابی بود که در در و دیوار کشور تاکید میشد و همه جا شعارهایی میدیدیم که ساواکی را بگیرید و بکشید.
بسیاری از ما متأثر از گفتمان مارکسیستی بودیم
معادیخواه تاکید کرد: آنچه طلسم و زمینه عمل به سیره پیغمبر را شکست، این بود که بسیاری از ما متاثر از گفتمان مارکسیستی بودیم. البته برخی آن را با چاشنی اسلام قبول میکردند. در آن شرایط یک افرادی که سابقه رفاقت در زندان با شهید عراقی داشتند، به ایشان میگفتند چرا انقلابی عمل نمیشود؟ در هر روز یا هر ساعت شهید عراقی مکرر نزد امام میآمد و میگفت جوانها دارند از دست میروند و مایوس میشوند. طبیعتا ایشان انتظار داشتند که شورای انقلاب این کار را بکند.
وی با تأکید بر اینکه بدون تلاش برای بازسازی گذشته بحث ما مشکل دارد، به بحث فراماسونری که سلیمینمین مطرح کرد، اشاره کرد و گفت: تراز ما برای ارزیابی تاریخی باید سیره پیامبر(ص) باشد، پیامبری که حتی ابوسفیان را کنار نمیگذارد و بر این اساس باید پرسید که آیا هر فراماسونری را باید کنار گذاشت؟
این نشست در پژوهشگاه فرهنگ، هنرو ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با سخنرانی معادیخواه، عباس عبدی و عباس سلیمی نمین برگزار شد.
انتهای پیام/